قوشنِه 

ساخت وبلاگ

از فرهنگ فولکلور، ادبیات شفاهی و سنت‌های مرسوم بجنورد قدیم، عنوان‌ها و عبارت‌هایی فراموش ناشدنی به یادگار مانده است.

از جمله لقب‌هایی که با گذشت چندین دهه، هنوز رنگ نباخته و بسیاری از افراد پیش از معرفی، اشاره‌ای طنزآلود به لقب خانوادگی و یا طایفه‌ی خود می‌کنند.

 عنوان‌هایی شغلی و یا واژگان و کلمه‌هایی که نشان از حالتی خاص و گزارشی از خلق و خوی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را دارد.

واژه‌ی «قوشنِه(همسایه)»، از کاربردی‌ترین کلمه‌هایی بود که در گفتگوهای روزمره بین شهروندان تُرک زبان به کار می‌رفت.

استفاده از کلمه‌ی قوشنه، بیان نوعی صمیمیت و دوستی بین همسایگان بود که به احترام، از بردن نام همدیگر خودداری کرده و به ترکی، از لفظ همسایه استفاده می‌کردند.

دکان‌هایی هم در کوی و محله‌های این شهر بود که صاحبان آن‌ها با عنوان قوشنه شناخته می‌شدند: ایبرام قوشنه، مَمَّد قوشنه، عباسعلی قوشنه.

مردانی سپیدموی، با دکان‌هایی کوچک و اجناسی مختصر، اما مورد احترام عموم اهالی کوچه و محله.

دادن کلید درِ حیاط به بقالی محله در طول روز به عنوان فردی امین تا رسیدن اولین نفر خانواده از کوچه و بازار، طبیعی‌ترین
رفتار مبتنی بر اعتماد دوطرفه بین صاحب مغازه و همسایگان اطراف بود که اینک به خاطره‌ها پیوسته است. 

روابط افراد در زندگی روزمره هم خارج از این ارتباط‌های انسانی نبود. زندگی مسالمت‌آمیز دو یا سه خانواده و بیشتر در یک حیاط تا اواخر دهه‌ی50، گویای تفاهمی ریشه‌دار از سال‌ها پیش بین طبقات اجتماعی در این شهر محسوب می‌شد.

موضوعات برگرفته از زندگی مسالمت‌آمیز چند خانواده در یک محله و منطقه، پای واژه‌ی«قوشنه» را برای حضور در ضرب‌المثل‌های ترکی با لهجه‌ی بجنوردی باز کرده که از قرن‌ها پیش، برای ما به یادگار مانده‌اند.

کلمه‌ای هم خانواده با واژگان قوشِق(مختلط)، قوشماق(در هم آمیختن، مخلوط کردن)

با نگاهی گذرا به برخی از آن‌ها که جایگاه همسایه و زیستن مسالمت جویانه‌ی همسایگان را به تصویر کشیده‌اند، چند مَثَل ترکی را مرور می‌کنیم:

«قوشنِه قارداش دَن اِیْنگ دِه» 
همسایه از برادر جلوتر است.

«قوشنِه قوشنِه دَن، اِیْرتَه تُورماقِه اِیْرگَنیَه» 

همسایه از همسایه، صبح زود برخاستن را یاد می‌گیرد.

«قوشنِه نِنگ شیرَه سِه شیرین دِه»

شیره‌ی همسایه شیرین است.

«قوشنِم یاخشِه اُلسِن، کَل قِزِم اَرَه گِدَر»

همسایه‌ام خوب باشد، دختر کچلم شوهر خواهد رفت.

«قوشنِه قوشنِه دَن، اِرث اِیْرتیَه»

همسایه از همسایه، ارث می‌برد.
 
«قوشنِه ساخلَه دِنگ، 
بیر قَلَه ساخلَه دِنگ»

همسایه نگاهداشتی، 
یک قلعه نگاهداشتی.

«یاخشِه قوشنِه، قِزِنگِه اَرَه بِیْریَه»

همسایه‌ی خوب، دخترت را شوهر می‌دهد.

جدای از مثال‌های بالا، عبارت‌ها و کنایاتی هم در زبان ترکی وجود دارد که واژه‌ی «قوشنه» به آن‌ها، جایگاهی خاص بخشیده است.

هر چند با فاصله گرفتن از زندگی سنتی چند دهه پیش، حضور برخی کلمه‌ها و اصطلاحات ریشه دار و قدیمی در روابط بین افراد مانند«دار قوشنه»، «قُونِم قوشنه»در حال کمرنگ شدن است.

ده سالگی وبلاگ بجنوردان...
ما را در سایت ده سالگی وبلاگ بجنوردان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bojnourdan بازدید : 213 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 3:34